عنوان
1- عنوان………………………………………………………………………………………………. 1
2-به نام خدا………………………………………………………………………………………….. 2
3-تقدیم…………………………………………………………………………………………………….. 3
4-تقدیر………………………………………………………………………………………………. 4
5-چکیده……………………………………………………………………………………………. 5
فصل اول: کلیات پژوهش
1-1- مقدمه …………………………………………………………………………………………… 13
1-2- بیان مسئله………………………………………………………………………………. 15
1-3- انگیزه پژوهشگر…………………………………………………………………………….. 17
1-4- هدف پژوهش ……………………………………………………………………… 19
1-4-1- هدف کلی ………………………………………………………………………. 19
1-4-2- اهداف فرعی …………………………………………………………………………… 19
1-5- اهمیت و ضرورت پژوهش …………………………………………………. 20
1-6- فایده پژوهش…………………………………………………………………………. 22
فصل دوم: ادبیات موضوع
2-1- مقدمه ……………………………………………………………………………………… 24
2-2- تاریخچه موضوع در ایران و جهان …………………………………………….. 24
2- 3 کودک آزاری……………………………………………………………………………….. 26
2-4- انواع کودک آزاری ……………………………………………………………. 28
2-4-1- کودک آزاری جسمی ……………………………………………………….. 29
2-4-2- کودک آزاری جنسی ………………………………………………………. 29
2-4-3- کودک آزاری هیجانی یا عاطفی ………………………………………. 30
2-4-4- غفلت و بیتوجهی ………………………………………………………………… 31
2-5- همهگیرشناسی …………………………………………………………………. 31
2-6- علائم کودک آزاری ……………………………………………………………….. 33
2-6-1- علائم هشداردهنده آزار جنسی ……………………………………….. 33
2-6-2- علائم هشداردهنده آزار جسمی …………………………………………….. 33
2-6-3- علائم هشداردهنده آزار عاطفی ………………………………………………… 34
2-6-4- علائم هشداردهنده آزار غفلت …………………………………………….. 34
2-7- علل کودک آزاری ……………………………………………………………… 34
2-7-1- علل زیستی …………………………………………………………………………… 34
2-7-2- علل اجتماعی ……………………………………………………………………………. 37
2-7-3- علل اقتصادی ……………………………………………………………………… 39
2-7-4- علل آسیبشناختی …………………………………………………………. 40
2-8- مبانی نظری در زمینه کودک آزاری …………………………….. 46
2-8-1- الگوی روانپزشکی ………………………………………………… 46
2-8-2- الگوی جامعهشناختی ……………………………………………… 46
2-8-3- الگوی تعاملی ………………………………………………………………… 47
2-9- پیامدهای آزاردیدگی ……………………………………………… 50
2-10- کیفیت زندگی ……………………………………………………… 57
2-11- الگوهای کیفیت زندگی …………………………………………….. 59
2-11-1- الگوی کارکرد انطباقی ………………………………….. 60
2-11-2- الگوی رضایت از زندگی ………………………………………… 60
2-12- اصول کیفیت زندگی ………………………………………… 61
2-13- مؤلفههای کیفیت زندگی …………………………………………….. 63
2-14- مبانی نظری در مورد کیفیت زندگی ……………………….. 64
2-14-1- نظریه ونتگوت، مریک و اندرسون …………………………………. 64
2-14-2- نظریه سلسله مراتب نیازها ………………………………………. 66
2-14-3- نظریه سیستمی………………………………………………………… 67
2-15- کیفیت زندگی از دیدگاه اسلام ………………………………………… 67
2- 16- مروری بر پژوهشهای انجام شده …………………………………….. 68
2-17- چارچوب نظری پژوهش …………………………………………………… 70
2-18- سوالات پژوهش ………………………………………………………. 72
2-19- فرضیات پژوهش …………………………………………………………….. 73
2-20- الگوی نظری پژوهش ………………………………………………………………… 74
فصل سوم: روش پژوهش
3-1- مقدمه…………………………………………………………………………… 76
3-2- روش پژوهش ……………………………………………………. 76
3-3- جمعیت آماری…………………………………………………… 78
3-4- روش نمونهگیری…………………………………………………………. 79
3-5- حجم نمونه …………………………………………………………………… 79
3-6- واحد پژوهش ……………………………………………………. 79
3-7- ابزار پژوهش و اعتبار و روایی …………………………………………… 79
3-8- روش جمع آوری اطلاعات ……………………………………………… 81
3-9- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات ……………………………………………. 82
3-10- تعریف مفاهیم………………………………………………………………. 82
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادهها
4-1- مقدمه ……………………………………………………………………………………….. 88
4-2- جداول توصیفی …………………………………………………………………….. 88
4-2- جداول تحلیلی……………………………………………………………………… 88
4-3- محدودیتهای پژوهش ……………………………………………………… 114
فصل پنجم: نتیجهگیری و پیشنهاد
5-1- مقدمه ………………………………………………………………………….. 116
5-2- نتیجهگیری …………………………………………………………………… 116
5-2-1- نتایج توصیفی …………………………………………………….. 116
5-2-2 نتایج تحلیلی…………………………………………………………. 117
5-3- پیشنهادات ………………………………………………………………….. 121
5-4- نقش مددکار اجتماعی………………………………………………………………….. 129
5-5- موضوعات پیشنهادی برای پژوهشهای آتی……………………….. 131
منابع…………………………………………………………………………………… 133
ضمائم……………………………………………. 153
مراقبت برای رشد اولیه و تکامل کودکان ، راهگشای زندگی آنان در آموزش، خوداتکایی و زندگی مستقل در آینده است. کودک در هنگام تولد موجود ناتوانی است که برای طی کردن مسیر زندگی مستقل نیاز مبرمی به زندگی خانوادگی دارد بهطوریکه اگر این حمایت خصوصاً در سالهای اولیه زندگی خدشه دار شود ادامه زندگی سالم کودک با مخاطره بسیار جدی مواجه میشود. در این دوران حساس، کودک زندگی مستقل، توجه به دیگران، رعایت حق و حقوق سایر افراد، نظم و انظباط و … را در محیط پویا و صمیمی خانوادگی فرا می گیرد. فرآیند رشد و تحول کودک تابع تأثیر متقابل عوامل زیستی، روانی و اجتماعی است و خانواده نقش بسیار مهم و اساسی را در این زمینه ایفا می کند.
هنگامیکه در محیط رشد هیجان، ترس، بی توجهی و بدرفتاری و ناراحتیهایی مانند آن باشد، کودک با تجربه هایی روبرو می شود که نتیجه اش احساس ناامنی و عدم اعتماد است. اما محیطی که سلامت جسمی و تغذیه ای کافی و به کار گیری حواس و حرکات و احساس آرامش طفل را فراهم کند، باعث ایجاد امنیت و حس اعتماد در کودک می شود.
تقریبا از حدود 50 سال پیش علاقه به حفاظت و حمایت از کودکان افزایش یافت . گروهی از صاحب نظران هر نوع رفتار خشونت آمیز بزرگسالان علیه کودکان و نوجوانان( از ضربه های خفیف گرفته تا حملات آسیب زای شدید )را نوعی کودک آزاری می شناختند . بر این مبنا رفتار خشن، عملی است که از روی قصد و به طور عمدی انجام می گیرد و در شخص دیگر، درد یا صدمه جسمی ایجاد می کند . اما برخی معتقد بودند اعمال خشونت آمیز به دو دسته ی طبیعی و غیر طبیعی تقسیم می شود و چنان چه والدین یا مراقبان، به قصد کنترل یا هدایت رفتار کودک از اقدامات خشونت آمیز استفاده کنند، این رفتار, طبیعی بوده و کودک آزاری محسوب نمی شود . در تقابل این دو دیدگاه، در نهایت قانون پا در میان نهاد و اعلامیه حقوق کودک به سال 1959 به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسید که نماینده ایران نیز به آن رای مثبت داد . هم چنین در سال 1372، جمهوری اسلامی ایران به عضویت پیمان نامه ی حقوق کودک، مصوب سازمان ملل متحد، در آمد و به این ترتیب، راه برای تصویب قوانین مربوط به پیشگیری از کودک آزاری در ایران هموار شده است .
رفاه و بهبود زندگی کودکان پیوسته موضوع مورد علاقه همگان در سراسر جهان بوده است اما تا به امروز جهان شاهد آن است که تعداد زیادی از کودکان با مشکلات و اختلافات عمده ای چون سوء تغذیه و بیماریهای عفونی به عنوان دو مشکل عمده که بقا و دوام زندگی آنها را تهدید میکند مواجه هستند. سوء تغذیه و بیماریهای عفونی بی تردید میتواند موجب مرگ کودکان شود اما تهدیدهای شدید دیگری به زندگی و تندرستی کودکان لطمه میزند که حادترین آنها کودک آزاری است و با شدت هر چه تمام رو به افزایش است .
کودکآزاری و بدرفتاری میتواند تأثیر منفی بر ثبات و تنظیم هیجانی، مهارتهای حل مسئله و توانایی انطباق با موقعیتهای جدید و استرسزا داشته باشد و رابطه کودک و سرپرست را خراب کرده و احساس امنیت و عزت
نفس را کاهش دهد. کودکانی که مورد غفلت قرار گرفتهاند بسیار منفعل، کنارهگیر و با عزت نفس پایین هستند این کودکان خود را کمتر از دیگران میدانند .
کیفیت زندگی موضوعی چند بعدی و پیچیده بوده و دربرگیرنده عوامل عینی و ذهنی است و ارزیابی فرد در مورد رفاه و آسایش در جنبههای مهم زندگی را مورد توجه قرار میدهد. ویژگی مهم کیفیت زندگی که مورد توافق اغلب صاحبنظران علوم اجتماعی است، شامل چند بعدی بودن، ذهنی بودن و پویا بودن آن است .
به مرور زمان محققان متوجه شدند که کیفیت زندگی میتواند یکی از پیامدهای پراهمیت در ارزیابی سلامت باشد، گروهی نیز کیفیت زندگی را در ابعاد عملکردی و کنترل بیماری و نشانههای آن مورد توجه قرار دادهاند. کیفیت زندگی افراد مبتلا به بیماریهای مزمن و مشکلات حاد با ویژگیهای فردی آنها ارتباط دارد و در حقیقت مهارتهای سازگاری افراد در موقعیتهای مختلف زندگی به آنچه که قبلاً دربارهی کنترل خود آموختهاند، بستگی دارد از این رو پاسخهای آنها به رویارویی با شرایط گوناگون زندگی متفاوت است و بیماری فیزیکی از موقعیتهایی است که بر این پاسخها تأثیر دارد .
1-2- بیان مسئله
آزار و اذیت کودکان همواره در طول تاریخ، به اشکال مختلف وجود داشته است. به عبارتی کودکان که جزء یکی از آسیب پذیرترین اقشار اجتماعی هستند و همیشه در معرض تعرض افراد گوناگون- خواه در خانواده یا اجتماع- قرار می گرفتهاند.
پدیده کودکآزاری ناشی از علل گوناگونی چون ناآگاهی و ناآشنایی افراد نسبت به حقوق کودک، فقر، اعتیاد، طلاق، مشکلات روانی آزارگران کودک ، مشکلات خانوادگی و بیماریهای مزمن و غیر قابل درمان در کودکان است.کودک آزاری طیف گسترده ای دارد و در جوامع مختلف دارای شدت و ضعف است. در مجموع کودک آزاری به طرق مختلف از جمله کار و استثمار کودکان، ایذای کودکان توسط والدین خود یا ناپدری، نامادری، نابرادری و ناخواهری، تجاوز جنسی به کودکان، تبعیض در خانواده به صورت تبعیض بین دو جنس یا تبعیض بین فرزندان از یک جنس، نظام آموزشی ناکارآمد و … ظهور می یابد.
طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی[1] WHO کودک آزاری عبارت است از هر تعاملی که منجر به آسیب واقعی بالفعل یا بالقوه گردد و تا حد معقولی در کنترل والد یا شخص سرپرست قدرتمند و یا مورد اعتماد کودک باشد. کودک آزاری ممکن است یک بار یا به دفعات رخ دهد.
کودکآزاری طیف وسیعی از ضربه زدن و صدمه رساندن جسمی به کودک تا نادیده گرفتن یا تلف کردن تواناییهای بالقوه کودک با کوتاهی در فراهم ساختن لوازم و شرایط ضروری برای رشد مطلوب وی را شامل
میشود. کودک آزاری همچنین ارتکاب اعمال عمدی یا حذف بخشی از مراقبت را که باعث وارد آمدن صدمه فیزیکی یا آسیب هیجانی به کودک میشود نیز دربرمیگیرد بر اساس آمارهای سازمان بهداشت جهانی در سال، 40 میلیون کودک تازه متولد شده تا چهار ساله در معرض انواع کودکآزاری قرار گرفتهاند (خوشابی، 1382) و آمارهای منتشر شده از سوی همین سازمان و یک سازمان مستقل حمایت از حقوق کودک در سال 2004 گویای آن است که 14 تا 17 درصد از موارد کودک آزاری به دلیل شدت جراحت فوت کردهاند و این در حالی است که بیش از نیمی از موارد کودک آزاری به دلیل ترس کودکان یا ترس خانوادهها از به خطر افتادن زندگی خانوادگی یا آبرویشان گزارش نشده است، 85 درصد از موارد گزارش نشده کودک آزاری در کشورهای آسیایی بوده است. آمارها نشان میدهند که بیشترین موارد کودکآزاری در کشورهای آفریقایی و آسیایی رخ داده است و پس از آن کشورهای اروپایی و آمریکایی با بیشترین نرخ کودک آزاری روبهرو هستند. کودک آزاری در کشورهای آسیایی و آفریقایی بیشتر در زمینههای بیگاری کشیدن از کودکان، سوء استفاده جنسی و قتل بوده است، ولی در کشورهای اروپایی و آمریکایی بیشتر آزارهای جنسی و روانی ناشی از مشکلات خانوادگی بوده است (راهب و همکاران، 1388).
کودک آزاری به ویژه در سنین پایین میتواند موجب مسائلی چون مشکلات رفتاری، مسائل اجتماعی، اشتغال ذهنی با مسائل جنسی، کاهش تواناییهای شناختی و پیشرفت تحصیلی، بیاعتمادی، کاهش کنترل تکانهها، مکانیزمهای دفاعی ضعیف یا ناپخته، تحول نایافتگی خود، وابستگی، افسردگی، خشم و احساس گناه گردد .این مشکلات روانی و اجتماعی، باعث اختلال در روند طبیعی زندگی و کیفیت آن برای کودکان آزار دیده
میگردد. خشونت علیه کودکان اگر چه در نگاه اول، پدیدهای فردی به نظر میرسد اما با توجه به پیامدهای سوء آن که در نظم و سلامت جامعه اختلال و آشفتگی ایجاد میکند و منشا بسیاری از رفتارهای انحرافی هم چون سوء مصرف مواد و الکل، روسپیگری، فرار از خانه، رفتارهای بزهکارانه و جرائم جنسی، ارتکاب خشونت علیه کودکان و همسر و آمادگی برای تحمل روابط خشونت آمیز در روابط زناشویی است و اقتضاء میکند که این معضل را جزو آسیبهای اجتماعی بسیار جدی به شمار آوریم.
کیفیت زندگی مفهومی چند وجهی، نسبی، متاثر از زمان و مکان و ارزش های فردی و اجتماعی است. مولفه ها و عوامل تشکیل دهنده اش با توجه به دوره زمانی و مکان جغرافیایی فرق خواهد کرد. کیفیت زندگی به مقدار زیاد از ارزش ها متاثر است و در واقع طبق ارزش های فردی، ا جتماعی و ملی تعریف می شود و ضمن دارا بودن ابعاد عینی و بیرونی، امری ذهنی و درونی متصور است و در نهایت به تصورات و ادراک فرد از واقعیت های زندگی بستگی دارد . کیفیت زندگی هر فرد به درک منحصر به فرد وی از زندگی بستگی دارد و اینکه علیرغم ارتباطی که وی با خانواده، دوستان و جامعه دارد ارضاءکننده است. افزون بر آن وی از جنبههای روانی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی و جنسیاش رضایت دارد. در عین حال پژوهش سازمانیافتهای که به شکل گسترده کیفیت زندگی و رابطه آن با کودکآزاری را مورد بررسی قرار داده باشد کمتر صورت گرفته است. کیفیت زندگی به این لحاظ حائز اهمیت است که در صورت قصور در آن منجر به یأس و عدم داشتن انگیزه برای انجام هرگونه فعالیت اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و بهداشتی شده و در ابعاد وسیعتر بر توسعهی اقتصادی و اجتماعی یک کشور تأثیر میگذارد. از سوی دیگر یافتههای به دست آمده از سنجش آن را میتوان در بررسی وضعیت سلامت جسمی، روانی، اجتماعی، عملکرد و کارایی روشهای مراقبتی و درمانی استفاده نمود .
برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید.
:: بازدید از این مطلب : 84
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1